نه برادری دارم و نه خواهری که هم سن وسال خودم باشن تا شاید می تونستم راحت حرفامو بهشون بگم ، از دید من جوان بودن تو این سال ها بسیار دشواره بسیــــــار
نتیجه آزمون ارشد هم نمیاد ببینیم باید چه کار کنیم ؟؟؟؟ بلاتکلیف و یه لنگه پا رو هوا موندیم ، مسئولین هم که حقیقتا تو دیوار کاش یه ذره به صحبت های حضرت اقا گوش می دادن :(
البته من انتظار زیادی ندارم چون خودم هم در مسئولیت خودم اهمال کاری کردم ، توی درس خوندن و توی رشد .
وقتی خودم درست عمل نمی کنم چطور متوقع باشم از دیگران ؟؟؟
پناه می برم به خدا از شرّ نفس و دوم شیطان و همه خطواتش که روزگار منُ سیاه کرده .
حقیقت این روزهای من اگر صادقانه بگویم : دوری از الله است .
دلم برایت تنگ شده خدای رحمان و رحیم ...
ای کاش به قدری خوب بودم که امکانات ویژه را برای من هم می فرستادی
دلگیرم از خودم ... :(
ایشان هم جوانی بودند و من هم
هر دو مسلمانیم اما او کجا و من کجا !