جمعه ۱۸ دی ۹۴
جمعه ها دلم می گیرد
از نبودن های غیرعادی ، برای استاد نامه الکترونیک فرستادم ، بعد از چند روز پاسخ آمد ، پاسخ دقیقا چیز هایی بودند که من نداشتمشان ، از آن نداشتن های با حسرت ، آن نداشتن هایی که گاهی با از دست دادن آخرت همراه می شوند . مانده ام در جواب استاد :( آیا بگویم همه این هایی که نگاشته اید همیشه در من نبودند ؟ یا اینکه باز خودم رو فریب دهم که جوانی یعنی امتحان و کسب تجربه ؟ و یا چند مدل پاسخ دیگر
اما تصمیم من در آخر این است ، برای استاد می نویسم :
استاد عزیز ، من دوست دارم که خوب شوم ، راه صحیح زندگی را بیاموزم ، می خواهم افقم را روشن ببینم ، می خواهم سالم و ساده بیاندیشم به دور از تجمل و فخر و تحقیر
کمکم کنید در این هزار توی زندگی ، در مسیری قرار بگیرم که نهایت آن رضایت خدا باشد ولا غیر
دلم پرنده بودن می خواهد .