مَـــردُمک

مردمک شرحی است از روزگار که در دالان مجازی روایت می شود

مدرسه قرآن و عترت

سلام نا دیگر خداست 


بالاخره بعد از مدتها برام پیامک تایید ثبت نام در مدرسه قرآن و عترت اومد و من به شدت ذوق کردم :) ، خیلی دوست داشتم که تو این مدرسه باشم و توی کلاسهای فوق العاده ش شرکت کنم ، این مدرسه جزء بهترین هاست ، اگر روزی فرزندی خدا بهم هدیه کرد ، حتما و حتما و یقینا برای آموزش ثبت نامش می کنم توی چنین مدرسه ای ، که از همون ابتدا راه و روش صحیح رو با استفاده از قرآن عظیم الشان بیاموزه ، چند برگی از درس اول که مربوط به لزوم و نحوه رجوع به قرآن بود رو مطالعه کردم و در همین چند برگ به نتایج بسیاری زیبا و زیادی رسیدم ، باید خیلی زودتر از اینها دست به کار می شدم ، اما همینم خدا رو شکر ، خدایا شکرت برای مهربانی ها و نعمت هات ، ممنونم از کسی که بزرگواری کرد و منُ با این مدرسه آشنا کرد ، فعلا در دوره غیر حضوری ثبت نام کردم تا ان شاالله در فرصت های بعدی در کلاس های حضوری شرکت کنم از وجود اساتید بهره ببرم ، ان شاالله 


آزاد سازی خرمشهر مبارک ، به قول حضرت آقا ، آزاد سازی های بیشتری در راه است :) قلب


خوشحالم 

الحمدالله



۰ ۱

نیایش

الهی ...


آنچنان خلقتت وسیع و گسترده است که در همه جا جز تو را نمی یابم 

و آنچنان در زندگی ام جریان داری که بی تو زیستن محال است 


حال از سر نادانی و سرکشی نفس به قعر چاهی گناهانم افتاده ام و چون یوسف (ع) امیدی به جز یاری تو ندارم 

ای پروردگار جهان و جهانیان ، ای نور آسمان ها و زمین ای پدید آورنده اتم ها و ای خالق کهکشان ها 

در کتاب عظیم الشان قرآن فرموده ای : 

بگو:ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده اید!
از رحمت خدا  نومید نشوید که خدا همه  را می آمرزد،زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.  

پس بر منِ ناچیز و عاصی ببخشای هر ظلم و ستمی که بر خویش روا ساختم بی آنکه از عقوبت آن آگاه باشم که تو بخشنده و مهربان ترینی 

۰ ۰

چند راهی

مدتی هست که باید تصمیمات اساسی زندگی رو بگیرم و هر بار به تعویق می اندازمشون ، نمی دونم چرا انگار که قدرت تصمیم گیری های بزرگم از کار افتاده باشه ، برنامه هام اونطور که می خوام پیش نمی رن و زندگیم یه روند کند و نزولی پیدا کرده ، منتظرم ببینم روزگار دیگه چی برام مهیا کرده ، هر روز در حال ضربه خوردنم ، از جاهای مختلف ، رسیدن به چند راهی ها نشون می ده که من به از قسمت هایی از زندگی عبور کردم و به این مرحله رسیدم ، همه دغدغه من یک چیزه اینکه چطور آرامش روان و سلامت جسمم رو بدست بیارم ، موضوع اشتغال هم که ... بماند ، هر چند از قصور واقعی از خودم بوده اما شرایط و محیط هم کم نذاشتن در نداشتن کسب و کار مناسب ، کنکور پشت کنکور که آقا من مدرک ارشد دارم ببینید از کدوم دانشگاهم ، معدلم رو نمی پرسید ؟؟؟ ارزش جوان ها رو کذاشتن بر ملاک تحصیلات ، درسته کسب علم خیلی عالیه اما فقط در دانشگاه می شه علم آموزی کرد ؟ 


سخنی با خودم :

ببین نزدیکِ 25 سالگی هستی یعنی دقیقا وسط دهه بیست تا سی که دوران طلاییِ عمر هر انسانیه و به شدت در آینده ش تاثیر گذار ، اما تو کجا ایستادی تو این چند سال دستاوردت چی بوده ؟ هدفت چی بود از زندگی و سالهایی که گذروندی و حالا به کجا رسیدی ؟

چقدر رضایت خداوند رو جلب کردی ؟ شخصیتت چه صفات خوب و چه صفات بدی داره که نیاز به اصلاح داشته باشی ؟ چقدر مرد شدی ؟ مسئولیت پذیریت چقدره ، چقدر تو بحران های زندگی می شه روت حساب کرد ؟ و کلی سوال دیگه ....


زندگی مسلماً اون چیزی نیست و نمی شه که من می خوام یا هر کس دیگه ای می خواد ، موضوع خیلی پیچیده تر از این حرفاست ، اما این روزها در ملال آورترین شکل ممکن در حال سپری شدن هستن و من دست از پا دراز تر به غروب و طلوع آفتاب نگاه می کنم با امیدی واحی و دروغین ...

۰ ۰

برنامه ریزی

سلام نام خداست :)


این روزها وقتی پا دنیای اجتماعی می گذارم چه حقیقی چه مجازی صحبت از برنامه ریزی ست ، گویا قرن بیست و یکم و بشری به سبک امروز چه بخواهد چه نخواهد باید تابع یک چهارچوب باشد ، تا به آنچه در نظر گرفته برسد . بلاگ هایی که دنبال می کنم متفق القول از برنامه ریزی نوشته اند ، هر کدام به سبک و سیاق خود ، می خوانمشان ، خیلی دقیق و خوب نوشته اند صفحه هاشان حاکی پختگی و درک وافی از زندگی ست ، پیشرفتشان مشهود و زندگی شان در جریان ، الحمدالله 


من نیز مدتهاست بنا به اقتضای شرایطم بارها و بارها دست به این اقدام نیکو و سنت ارزنده زده ام که هر با به بهانه ای از انجام قابل قبول برنامه ها باز ماندم ، چاره چه بود ؟ رها کردن برای همیشه یا از نو شروع کردن و من همیشه از نو شروع کردم و خواهم کرد ، هر جا بلغزم در دلم به خداوند رجوع می کنم و می گویم از نو + تجربه قبلی ، شروع می کنم و به لطف و یاری همیشگی اش در بسیاری از امور موفق بوده ام البته که جای کار بسیار و نواقص نیز پر شمارند .

همواره اساس موفقیت نظم است ، دین شریف و بی نظیر ما یعنی اسلام ناب محمدی (ص) همواره بر برنامه ریزی و هدفمند بودن تاکید بسیار داشته و موفقیت انسان در هر امری را در گرو نظم و انظباط می داند فلذا اهل بیت علیها سلام نیز اسوه کامل این مهم هستند تا من انسانِ خام و کم تجربه با الگو گرفتن از ایشان به سعادت دنیوی و اخروی دست یابم . 

الحمدالله امروز با پیشرفت و تکامل ذهن انسان و ابعاد مختلف زندگی ، برنامه ریزی به یک علم تبدیل شده و نیازمند مطالعه و کسب مهارت است . 
پس برای یک برنامه ریزی خوب و به جا ابتدا باید از خود شروع کنیم ، خودمون رو مطالعه کنیم و به یک تحلیل از خودمون برسیم . پس از اون باید پله پله و آهسته با یک برنامه ریزی ساده این منظم بودن رو در ذهن و حتی بدنمون نهادینه کنیم . 


این روزهای گرم اردیبهشتی را کمی سخت می گذارنم . بیست و پنج سالگی از آنچه که فکر می کنم به من نزدیکتر شده و در این دنیا دستم خالی ست ، فکر آینده خواب را بر من حرام می کند ، امیدم فقط به خداست ، این روز ها زندگی دارد زوایای دیگری از وجود خودم رو برام اشکار می کنه 
۰ ۰

زندگی های ما

روزی بالا و خندان و روزی پایین گریان ، آری زمانه این چنین است که صورتت را در همه حال خریدار است .

لمس طینت زندگی چیزی جز رنج برایم به ارمغان نیاورده است و من می سازم به رنج های سازنده ی روزگار خویش .


"مردمک"


عصرگاهان 13 اردیبهشت 95

۰ ۰

کبود مایل به سیاه

از خودم خنده ام گرفته ، یا شایدم گریه ، همه چیز تو بیرون از ذهن من طبق نظم داره پیش می ره و درست وقتی دنیارو از منظر خودم می بینم و بر می گردم توی ذهنم و افکارم ، هیچ چیز سرجاش نیست 

حتی خوردن و خوابیدن و ساده ترین بخش های زندگی ، جوانی برای من مساوی شده با بزرگترین بحران ها ، وقتی از مسیر منحرف شدم اصلا نفهمیدم چه اتفاقی افتاد ، سالهاست دارم سعی می کنم که برگردم اما انگار راهی برای بازگشت نیست . 

حجم عظیمی از من درگیر جنگی نابرابر و داخلیه ، اطرافیان نزدیکم به سطوح اومدن خصوصا خانواده که صد البته که حق دارن ، اما نمی تونم چیزی بهشون بگم ، دو روز تا کنکور ارشد مونده و دریغ از یک کلمه ! تنها کاری که کردم حروم کردن پولی بود که پدرم با سختی فراوان براش کار کرده بود و حالا من شرمنده تر از همیشه باید امتحانی رو بدم که نتیجه اش مساوی ست با شکست ...

یکسال دیگه هم عقب افتادم ، 24 سال سن و یک لیسانس بی ارزش و بدون ذره ای درامد و تنها مصرف کننده اکسیژن و تولید دی اکسید کربن 

جوانی که نه تنها برای جامعه اش مفید نیست بلکه دائما در حال ضرر رساندن هم هست . 

وقتی روزگار شروع کرد به گرفتن هدف ها و آرزوهام هیچوقت فکر نمی کردم باید ساعت ها توی اتاق باشم و بشم یه موجود گل خانه ای ، دیدن همسالانم سخت ازارم می ده خصوصا اگر موفقیت های بیشماری رو کسب کرده باشن قبطه می خورم بهشون 

من هم تلاش کردم ، اما انگار در مسیر و جهت صحیح نبود وقتی امتحانی داشتم و براش حسابی درس خونده بودم اما استاد بهم داد 0.25 تا من یاد بگیرم مثل بقیه جواب ها رو ننویسم ، بقیه فقط سوال ها رو چندین بار در پاسخ برگ کپی می کردن و قبول می شدن ...

از خواستن هام چیزی نمی گم چون مهم نیست ، 

....................

دیگه توان نوشتن ندارم

قلبم شوق تپیدن ندار...

۱ ۰

فقط یک لحظه

فریب می خورد این انسان 

چون فقط یک لحظه از یاد خدا غافل می شود 

همونطور که اگه موقع روشن کردن کبریت حواسمون نباشه دستمون می سوزه ، امان از این غفلت که البته مراتب هم داره ، غفلت از کبریت روشن و یا غفلت از خدا .


بسم الله الرحمن الرحیم 

والعصر - ان الانسان لفی خسر


این انسان با این همه ادعا همواره در زیانکاریه ؟؟؟؟

انسان شریف ، تا وقتی غافل باشی به اندازه یه جو هم ارزش نداری 


روزگار ما طوری شده که ابزار و وسایلی که سبب غفلت هستن بسیار فراوان یافت می شن با کمترین هزینه و کاملا در دسترس !
شیطان کاری با بنی بشر کرده که تا عمر داره یادش نره : غـــــفلت ! 
عامل تمام نادانی ها و ظلم ها و قص علی هذا 

باشد که خدای رحیم با انوار هدایتش ، قلب مارا از جمله ذاکرین حقیقی خود قرار دهد. 

۱ ۱

بخشش

پروردگار من 

سلام 


تلاش و مجاهدت چند روزه مرا دیدی ، خوشحال بودم که فقط برای تو بود و لاغیر 

آمده ام همچون همیشه به درگاهت برای طلب رحمت و بخشش 


خدایا ، وقتی به انسانی اجازه می دهی صبح از بستر مرگ موقتش برخیزد یعنی به او فرصت داده ای یا برای توبه یا برای ادامه ی بندگی 

از اینکه صبح امروز را دیدم از تو سپاسگزارم 


خدایا ، در چند روز گذشته که همه عوامل بر علیه من بودند تا مرا شرمنده تو کنند ، تنها و تنها به یک چیز فکر می کردم ، اینکه تو چقدر خوشحال و خوشنود بودی ، از تو می خواهم تا این چند ساعت گذشته که شیطان بر من چیره گشت و هوای نفس مرا به کام آلودگی های دنیا کشاند را از لوح اعمال من پاک کنی 


ای خدای پوشاننده عیب ها و ای خدای بخشنده و مهربان 

این بنده کوچک و حقیرت کسی را جز تو ندارد . 


ز خون جگر پاک پاکم کنید

سپس عاشق سینه چاکم کنید

به تیغ محبت هلاکم کنید

به صحن اباالفضل خاکم کنید

که خاکم دهد بوی مشک و عبیر

امیری حسین و نعم الامیر

۱ ۱

سلامٌ علی ابراهیم

بسم الله الرحمن الرحیم 


سلام بر ابراهیم 

مگر می توان تفسیر کرد سوختن در عشق به پروردگار را ...

واجب است بخوانید 



۱ ۰

تسلط

وَلَن یَجْعَلَ اللّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً


 و هرگز خدا براى کافران راه تسلّطى (در حجت و برهان) بر مؤمنان قرار نخواهد داد



بسم الله الرحمن الرحیم 


ان شاالله پیروزی حزب الله در آینده ای نزدیک 

کلی حرف داشتم برای نوشتن اما وقتی صحبت از کافران شد ، نابودی آنها برایم از همه چی مهم تر شد. 

دعای برای مدافعین



۰ ۰
متن زندگی باید ولایت امیرالمومنین علی بن ابی طالب (ع) باشد.

به مردان با ایمان بگو دیده فرو نهند و پاکدامنى ورزند که این براى آنان پاکیزه‏تر است زیرا خدا به آنچه مى‏کنند آگاه است (۳۰)

مردمک می خواهد ، پاک باشد و پاک بماند و ثابت قدم در راه رستگاری.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان