مَـــردُمک

مردمک شرحی است از روزگار که در دالان مجازی روایت می شود

هنوز همونم

سلام 

روزهای سخت و بدی رو جامعه پشت سر گذاشت ، من هم همینطور اتفاقا در زندگی شخصی م ، می خواستم هیچی ننویسم ، تو این مدت که ننوشتم همش در حال جنگ و ستیز بودم با خودم ... 

از عصر قلبم درد گرفت دوباره هر وقت که اینجوری می شم بهش فشار میاد انگار و وجودم رو یه احساس خاص و بد پر می کنه ، کاملا سنگینیشُ حس می کنم ، نباید گله کرد به خدا منم سکوت کردم این زبان به گله باز نشه ، نمی دونم ظرفیتم چقدره ، چقدر می تونم تحمل کنم ، روزگاری که تمام نیروشو جمع کرده برای از پا درآوردن من !

همش حس نیاز به حرف زدن با یکی دارم اما خب کسی رو هم ندارم :) 
بعد تنهایی توی زندگیم خیلی خیلی داره پر رنگ می شه و من تلاش می کنم که این اتفاق رخ نده 
جامعه آزارم می ده

طاقت ندارم بیشتر بنویسم . 
۰ ۱

آرزو

دلم می خواد حالا که همه جا تاریک شده و شهر تو یه آرامش نسبی قرار گرفته و به خواب موفت فرو رفته ، درست همین لحظه که قلبم داره از جا کنده می شه ، درست الان که دارم سعی می کنم آتش جانم رو با مداحی و صدای آقای مطیعی ، سرد کنم . 

توی این بی خوابی ها ، تو این سیاهی ها که وجودم رو فرا گرفته و خدا می دونه که چقدر پرم از آلودگی ها و پلشتی های دنیا ، غم که ته نداره 

دوست داشتم یه اتفاقی می افتاد ، توقعم زیاده و منوجه ام که دارم یه دعای بیشتر از اندازه ام می کنم ، دلم می خواد تو آغوش امام زمان (عج) ... 

ای کاش می تونستم صداشونو بشنوم و باهاشون حرف بزنم و کمک بگیرم ، دلم می خواد سکوت اینجا رو صدای آسمانیشون می شکست ، مثل یه رفیق ناب یه دلسوز به تمام معنا هر چی بود رو براشون می گفتم بدون خجالت ...

خدایا ببخش که انقدر سطحم پایینه که چنین درخواستی دارم 

متوجه مقام ایشون و خاکی بودنم هستم فقط تو دلم مونده بود ...

روضه حضرت عباسه ع آقا ، کاش میشد یه نوری بهم نشون می دادی.

من که کسی رو جز شما روی زمین ندارم 

قسم به این بغض که به خاطر شماست 

دعام کنید 


از رنج هایی که دارم مطلع هستید ، امیدوارم ببخشید که خوب نیستم...

۷ ۳

امام 12

شب امامت صاحبمونه ، باید خوشحال بود باید خدارو شکر کرد برای اینکه منت سرمون گذاشته و برامون امام فرستاده تا بی راهه نریم ...
حالا می خوام خود اقا امشب همه اونایی که بی راهه رفتن از جمله بنده حقیر رو به راه بیاره و بخره ؛ آقا ما چشم به رحمت شما داریما ...

دوستت دارم فرزند زهرای مرضیه (س) 
سلام و دورد خدا بر محمد و آل محمد (ص) 

+باز هم حرف دلم نگفته ماند 
۲ ۲

موقت

همیشه خدا دستمو می گرفت و نمی ذاشت غرق بشم ، حالا دستم تو دست کیه ؟ 

دعا لازم دارم 

قلبم خوب نیست


۱ ۵

راه بی انتها

سلام 

شهادت اسوه اخلاق و مهربانی حضرت محمد مصطفی (ص) رحمة اللعالمین و امام عزیزمون امام تنهامون حضرت امام حسن مجتبی (ع) و حضرت شمس آقا علی ابن موسی الرضا (ع) که جان ناچیزم فداشون رو بر همه اهل عالم تسلیت عرض می کنم . 

دارم سعی می کنم خوشحال باشم اما دو روزِ پیش زن داییم از دنیا رفت ... :( و خانواده ها دوباره داغدار عزیزی شدند ، انالالله و انا الیه راجعون 

و خودم خیلی ناراحتم از دیشب دوباره اون مسائلی که آرامشم رو به هم می زدن ، اومدن سراغم و همه ساعات پشت سر گذاشته رو در حال مبارزه با اون افکار هستم . 

چیزی که خیلی آزارم می ده ، نداشتن کسیِ که بتونم راحت باهاش حرف بزنم بدون ترس از قضاوت شدن و اجرای حکم پس از قضاوت ، به حال کسانی که ازدواج موفق دارن قبطه می خورم و تو فکر فرو می رم ، نمی دونم این چه دردیه من دارم آخه ؟؟ :( حس می کنم زیاد از حد طبیعیه ، نمی دونم ... هعییی 


از طرفی هم روم نمی شه با کسی صحبت کنم :( تا شاید بهتر بشم ، از اینجا هم می ترسم از قضاوت کسانی که می خونن مطالب رو ، زندگی خیلی سخت نیست اما مطمئنم من سختش کردم .

خدا می دونه دارم تلاش می کنم حتی شده یک پله هم نسبت به گذشته بهتر باشم ، اما ای کاش هیچوقت فکر ازدواج برای من پر رنگ نمی شد ، با حساب و کتاب سر انگشتی تا دوسال و نیم دیگه نمی تونم ازدواج کنم (تازه به شرطی که به ملاک هایی که برای خودم تعیین کردم برسم) دو سال یعنی 730 روز و 730 روز یعنی 17520 ساعت ... عدد بزرگیه و هر ثانیه و لحظه ش برای من ... 


با خودم اشکالی نداره ، اگه خدا نمی خواد ، حتما حکمتی توش هست... چی بگم آخه ، نه به زوره و نه در یک لحظه ... 

دعا کنید حداقل تحملم بیشتر بشه ، صبرم بیشتر بشه 

هیچ راهی ندارم 

دوره جوانی سخت و طاقت فرساست در این برهه 

باشد که از زمره آنهایی باشم که خداوند برایشان لبخند می فرستد :) 


۴ ۱

کمی خوشحال تر

چند روزی است که تصمیم گرفتم کمی خوشحال تر باشم برای خودم ، من نعمت های زیادی دارم و برای یکان یکان اونها خدارو سپاس می گویم ، کتابی رو قبل تر ها می خوندم اما به خاطر حال روحیِ نا مساعدم رها کرده بودم رو دوباره از سر گرفتم ، می خواهم یکمی خوشحال تر باشم شاد تر باشم ، می خواهم مومن باشم به خدا و توکلم را تقویت کنم ، از التزامات توکل به عقیده من داشتن و تقویت تقواست ، هر آنچه با عنوان مصیبت شما بخوانید معصیت بر سر این حقیر آمد از نبود و کمبود تقوا بوده ، چنانکه اگر تقوا دغدغه ساعاتم بود ، امروز انسانی دیگر بودم ، یا حد اقل شاد بودم از خدایی بودنم ، تصمیم گرفته ام شاد باشم آن شادی ای که خداوند می پسندد ، او که در دلم است می گوید : ساده باش و آرام باش و با درونت نجوا  کن تا خدا بشنود از زبان دلت ، شاید گره ها از چهار گوشه ی زندگی ات باز شد :) ، چهار چیز دنیایی (ابزار زندگی) برای لازم است که ندارم ، نامشان را به ترتیب اولویت روی استیکی نوت نوشته و بر دیوار درست مقابل چشمانم چسبانده ام شاید در مجوع نزدیک به 5 میلیون تومان سرمایه بخواهد ، ولی خب الان ندارم :) نوشته ام که یادم نرود با پس انداز ناچیزم کمی به هدف نزدیک تر شوم ، من که کسی را جز خدا مالک نمی بینم ، از خدا می خواهم همه شان را و می خواهم کسی در این عالم نباشد که در حسرت حاجتِ ، روایی غمگین شود . مهم ترین خواسته ام از خدا روشن کردن زمین به نور هدایت است ، جسم ناچیزم فدای رخساره نبوی امام (عج) ، اگر باشند هیچ چیز در هیچ کجای عالم کم نخواهد بود . 

معذرت که پراکنده بود 
می خواهم خوشحال باشم :)
۴ ۱

من با دو چشم خویشتن دیدم که جانم می رود

همسفرهای پارسالم ، بدون اینکه به من بگن ، با اینکه خیلی نزدیکیم به هم ، تنها رفتن ... 

قصه چیه که از همه جا رونده می شم ؟


۴ ۲

درد بی نشانه

قلبم درد گرفته :( 

بی قراری شدیدی دارم و حرارتم بالاست ، فکر و خیال دست از سرم بر نمی داره ، از کجا و چجوری باید بنویسم ، واقعا نمی دونم فقط توی دلم رخت می شورن ، دانشگاهم که ... درسای زیاد تلنبار شده ، مثل همیشه ... 

و اون ترسی که هیچوقت دست از سرم بر نمی داره ، چرا من و خانواده ام انقدر با دیگران متفاوتیم ، اصلا این تفاوت آزار دهنده رو دوست ندارم ، هر چی فکر می کنم به نتیجه نمی رسم ، کتاب خوندنم که هیچ کلا نمی تونم یک صفحه رو کامل بخونم ، بی قراری ، یا شاید افسردگی و چیزایی که من بهشون علم ندارم و دردای بی نشانه هستن روز به روز منُ از بین می برن، مثل مورچه ها که جزء جزء میانو شروع می کنن به نابود کردن ، این زندگی تا کی جریان خواهد داشت ؟؟؟ قدر زندگیاتونو بدونید اگه حتی یک دلیل برای شادی و دلخوشی دارید مثل گل سرخ شازده کوچولو ازش مراقبت کنید ، خیلی ها توی این دنیا واقعا بی ستاره اند ، یه دنیا غم نشسته روی قلبم و من توان ندارم :( 


شاید شب آخری باشه که هستم ، کسی نمی دونه ، خدایا توبه از همه چیز که تو دوست نداشتی و من دوست داشتم !

۱ ۱

افسرده ام ؟

همه نتایج به دست آمده نشان می دهد که : 


من افسردگی شدید دارم 


پ.ن : انگار خیلی ساله اینجوری شدم :(

۰ ۱

بی پایان

استاد می گوید راه زیادی پیش رو داری برای آنکه از تنهایی بگریزی 

حساب می کنم ، کمینه اش در بهترین شرایط می شود چهار سال . 


سرم را پایین می اندازم و فکر می کنم ، یعنی تولد فاطمه زهرایم را خواهم دید ؟ 

۱ ۱
متن زندگی باید ولایت امیرالمومنین علی بن ابی طالب (ع) باشد.

به مردان با ایمان بگو دیده فرو نهند و پاکدامنى ورزند که این براى آنان پاکیزه‏تر است زیرا خدا به آنچه مى‏کنند آگاه است (۳۰)

مردمک می خواهد ، پاک باشد و پاک بماند و ثابت قدم در راه رستگاری.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان